12 ماهگی
عزیزم دیگه یکساله شدی
خنده هات شیرین تر شده
4 تا مروارید سفید بالادراوردی و دو تا پائین. یک تولد حسابی واست گرفتیم با حضور من و بابا مامانیو پدرجون خاله سوزی دایی سعید دایی فرهنگ خاله فرزانه و خاله بهشته مامان.
کیکت باب اسفنجی بود خیلی ذوق می کردی وقتی کیکت رو می دیدی.
اون شب خیلی بداخلاق بودی بزور خندیدی.
کلی اسباب بازی کادو گرفتی ولی از اکثرشون می ترسیدی نازنین مامان
ماشینی که خاله فرزانه واست اورده رو دوس داری و سوارش می شی
یه شب دیگم واست تولد گرفتیم که مادرجون و عمه رویا روباب و نگین و عمورحیم بودن کیکت هم میکی موس بود
اونشب حداقل کمی می خندیدی با اون لباس نازدار خوشملت
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی